گاهی کم آورده ام!

به گزارش وبلاگ ورزشی ها، ساعت نزدیک 2 و 30 دقیقه است که نجم الدین شریعتی از راه می رسد و یک راست به گوشه ای از سوله که بساط گریم آنجا چیده شده می رود.

گاهی کم آورده ام!

نجم الدین شریعتی مجری برنامه ماه من که شخصیت آرام او از زمان سمت خدا در ذهن خیلی ها ثبت شده است و این شب ها هم همان آرامش با چاشنی خستگی در او به چشم می خورد. درست همزمان با گریم او، گفت و گوی ما هم آغاز می شود:

شما دو سال است که سحرهای ماه رمضان برنامه اجرا می کنید. حال و هوای این اجرا چطور است؟

سحر فرصت خوبی است که با اوقات دیگر کاملا متفاوت است، یعنی جنس مخاطب سحر با مخاطب روز تلویزیون فرق می نماید. بیننده ای که به دنبال یک لحظاتی در سحر می شود، یک لحظه خلوت، معنویت و اتفاقی که حالش را خوب کند. خود ما هم در کنار نان و پنیر وخرمایی که سر سفره سحری مردم هست، احساس می کنیم که باید غذای روحشان را هم کامل کنیم تا آنها یک مجموعه سحری خیلی خوب توام با علم و معرفت داشته باشند.

فکر می کنید این اتفاق تا چه اندازه اتفاق افتاده؟

با بازتاب و بازخوردی که داشتیم به نظر می آید این اتفاق تا حد زیادی افتاده، ما در برنامه هم از فضایل امیرالمومنین(ع) می شنویم، هم از سیره و خاطرات شهدا گفته می شود و هم مناجات هایی که برای آن زحمت کشیده شده است. این شاخصه برنامه سال جاری ماه من است. اما آن چه که اهیمت دارد و باید به آن توجه شود، همان تفاوت ساختار برنامه سحر با دیگر فضاهاست.

شما همزمان با سحرها، همچنان سمت خدا را هم اجرا می کنید، جریانی که حتما انرژی زیادی می برد، واقعا خسته نمی شوید؟

چرا، خیلی سخت است، اما خوب چاره ای هم نیست. دوستان شبکه با توجه به استقبالی که سال گذشته از برنامه سحر شده بود، اصرار داشتند که با همان سبک و سیاق پیش برویم. این لطف آنها بود منتهی من خیلی کوشش کردم تا منصرفشان کنم؛ اما در ادامه مجبور شدم که باشم و احساس کردم که باید این اتفاق را بپذیرم.

این روزها هم با وجود همه سختی هایی که هست، از این بابت خشنود هستم. در این بین انرژی ای که مردم به ما می دهند خیلی زیاد است و همین اتفاق توفیقی است که باعث می شود تا سحر و همه شب را بیدار بمانید. این یک فرصت است، چرا که ممکن است من سال آینده نباشم و نتوانم این سحرها را درک کنم. با این وجود می دانم که روزی سختی این روزها تمام می شود و به همین دلیل منتظر رویت هلال ماه شوال هستم که زودتر عید فطر از راه برسد.

با این اندازه از انتظار برای رسیدن عید فطر و البته مشغولیتی که دارید، قبل از آغاز هر برنامه می توانید برای آن موقع بگذارید و اصلا این کار را می کنید؟

بله، در طول روز من یا خوابم یا در حال مطالعه یا مشغول اجرا هستم. یعنی می توانم بگویم که از 24 ساعت تنها شاید 5 ساعت می خوابم و این خیلی اذیت کننده است؛ حتی یک وقت هایی هم کم آورده ام، اما به لطف سرم و دارو و... باز هم بلند شدم و ادامه داده ام.

یعنی کار به اینجا هم رسیده؟

بله، چون ماه رمضان است. روز که روزه ایم و در ادامه شب هم باید بیدار باشیم، این خیلی سخت است تا جایی که حتی برای تأمین انرژی دیگر باید فتوسنتز کنیم! با این حال سعیم این است تا برای هر برنامه ای زمانی را اختصاص دهم و همواره مطالعه دارم.

در این بین گاهی از تجربیات خودم در این سال ها استفاده می کنم و در بخشی هم با مطالعات مستمر به دنبال انسجام این تجربه ها هستم تا بتوانم مدونشان نموده و به عنوان پلاتو از آنها استفاده کنم. در این بین سعی ما این بوده تا از حکایات و روایت های کوتاه استفاده کنیم که خیلی با ریتم برنامه منافاتی نداشته باشد، برنامه به شکلی طراحی شده که بخش های مختلفی دارد و من همواره کوشش نموده ام تا در عین کوتاه بودن صحبت ها مفاهیم بلندی را بیان کنم.

بین نجم الدین شریعتی سمت خدا با ماه من چه قدر تفاوت وجود دارد؟ و آیا به دنبال ایجاد این تفاوت بودید؟

این تفاوت به اصطلاح سینمایی ها نباید مثل یک پرش شخصیتی اتفاق بیفتد یعنی ما نمی توانیم پرش جدی داشته باشیم به همین دلیل این تغییر خیلی نرم و گاهی حتی زیرپوستی رخ می دهد. بالاخره در این برنامه من ناگزیرم از فضای پلاتوهایی که هست استفاده کنم، اتفاقی که در سمت خدا وجود ندارد و طراحی برنامه شکل دیگری است. اما در بخش گفت و گو سعی کردیم همان سبک و سیاق سمت خدا را به خاطر القای حس آرامش به مخاطب داشته باشیم و خیلی وارد گپ جدی و خشک نمی شویم.

فاطمه شهدوست - گروه رسانه وبلاگ ورزشی ها

منبع: جام جم آنلاین

به "گاهی کم آورده ام!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "گاهی کم آورده ام!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید